کولی بازی

ساخت وبلاگ

یک هفته هست زدن آمپول ویتامین D3 را به تاخیر می انداختم...امروز با کلی کولی بازی مامانم تزریق کرد...آنقدر ادا درآوردم که پشیمان از اتاق بیرون می رفت و با کلی غلط کردم دوباره برمی گشت اما من از خنده، غش می کردم و دوباره تکرار می شد تا بعد از یک ربع با فکر کردن به اینکه برای کاهش وزن هم خوب هست، رضایت دادم و خدا را شکر دردی احساس نکردم با اینکه روغنی بود...حالا این ادا اصول های من زمان آزمایش خونی که قبل عید انجام شد هم بود ولی خجالت از خانم مسئول باعث شد زودتر با موضوع کنار بیایم و انصافا آنجا هم خانم مسئول خیلی عالی خون گرفت با اینکه حجم خونگیری به جهت چکاپ کامل زیاد بود. تنها جایی که اصلا از فرو رفتن سوزن ترسی ندارم مطب دندانپزشکی هست ازآنجایی که دکترم بسیار شوخ هست اصلا دردی احساس نمی کنم و تا بیایم از درد عکس العمل نشان بدهم با حرفهایش می خنداند...

خلاصه خدا کار ما را به آمپول زدن نرساند که بسی کولی هستم 

باران امید به زنده بودنم...
ما را در سایت باران امید به زنده بودنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : itsmylife بازدید : 245 تاريخ : دوشنبه 6 خرداد 1398 ساعت: 22:56